🎬 Frankenstein (2025)
⚡👁️ بازگشت هیولای افسانهای در روایتی تازه و احساسی از دل تاریکی! داستانی از خالق و مخلوق، عشق و انتقام، با بازی درخشان اسکار آیزاک و جیکوب الوردی.
🍅 Rotten Tomatoes: 85%
⭐ Metacritic: 78/100
12 ساعت قبل
🎬 Tron: Ares (2025)
💫⚡ هوش مصنوعی از دنیای دیجیتال پا به زمین میگذارد! نبردی خیرهکننده میان انسان و ماشین در دنیایی نئونی و پر از راز! 🤖🔥✨
2 روز قبل
💞 قسمت ۳۶ از فصل ۱ سریال چینی Love in Pavilion اضافه شد!
رازها فاش میشن، عشق و انتقام روبهروی هم قرار میگیرن...
🎬 همین حالا تماشا کنید در بلبلجان – بزرگترین آرشیو فیلم و سریال بدون سانسور ایران.
3 روز قبل
📺 قسمت 6 از فصل 1 سریال The Asset (Legenden) اضافه شد!
جاسوسی، خیانت و رازهایی که مرز میان حقیقت و دروغ را محو میکند...
🎬 همین حالا تماشا کنید در بلبلجان – بزرگترین آرشیو فیلم و سریال بدون سانسور ایران.
این فیلم بهطرز جالبی تلاش میکند تا نامهای مشهور را که در این اثر کمعمق و واقعاً خندهدار نیستند، شناسایی کند - اما برای من همین کافی بود. داستان حول "دانته" (برایان اوهالوران) و "الیاس" (ترور فهرمن) میچرخد که یک فروشگاه کوچک در شهر را اداره میکنند. آنها بخش زیادی از روزشان را به نقل جملات مورد علاقهشان از فیلمها میگذرانند تا اینکه "الیاس" دچار...
این فیلم بهطرز جالبی تلاش میکند تا نامهای مشهور را که در این اثر کمعمق و واقعاً خندهدار نیستند، شناسایی کند - اما برای من همین کافی بود. داستان حول "دانته" (برایان اوهالوران) و "الیاس" (ترور فهرمن) میچرخد که یک فروشگاه کوچک در شهر را اداره میکنند. آنها بخش زیادی از روزشان را به نقل جملات مورد علاقهشان از فیلمها میگذرانند تا اینکه "الیاس" دچار حمله قلبی میشود. پس از انتقال به بیمارستان، دوستانش تصمیم میگیرند فیلمی درباره زندگی در فروشگاهشان بسازند. آنچه در ادامه میآید میتواند بینشی درباره اینکه چگونه یک بحران پزشکی ناگهانی میتواند توجه و انگیزه مردم را متمرکز کند، ارائه دهد، اما من تنها متوجه شدم که ارجاعات یا خیلی واضح بودند یا به طرز مضحکی ساختگی و غیرواقعی به نظر میرسیدند. شاید این فیلم در ایالات متحده بهتر ارزیابی شود، اما در بریتانیا به عنوان یک نقد غمانگیز از زندگی روستایی جلوه میکند که تماماً حول علف و شوخیهای بیمعنا میچرخد. ترکیب طنز و تراژدی بسیار دشوار است. به نظر من، طنز تاریک سختترین نوع نوشتن و بازیگری است - و متأسفانه هیچکس در اینجا واقعاً آن را به خوبی اجرا نکرد. شاید من در حال و هوای مناسب نبودم، اما هیچکس دیگری هم در سینما نمیخندید. این فیلم برای من نبود، متأسفم.
به نظر میرسد که کوین اسمیت دیگر اهمیتی ندارد.
اما همانطور که "شوالیه تاریکی" اشاره کرده است، "شما یا قهرمان میمیرید یا به اندازه کافی زنده میمانید تا خودتان را به عنوان شرور ببینید." به نظر میرسد اسمیت به اندازه کافی زنده مانده است.
"چیسینگ امی" همیشه فیلم مورد علاقه من بوده، اما "کلرکها" و "مال راتس" کلاسیک بودند، "کلرکها II" واقعاً خندهدار بود و "داگما" (بهویژه اگر مثل من کاتولیک باشید) واقعاً برش تندی دارد و به طرز فوقالعادهای هوشمندانه است. "جی و باب ساکت"... بیشتر درباره شخصیتهای فرعی بود، اما در نهایت همه آنها یک وجه مشترک داشتند...
... آنها همه به طرفداران نفوذ میکردند به طریقی که فقط طرفداران، که هر چهارشنبه به فروشگاه کتابهای کمیک میروند، میدانند "دیاموند دیستریبیوشن" چیست. طرفداران فرهنگ گیک میتوانند بهطور کامل و به طرز خندهداری چیزهایی را که دوست دارند، نقد کنند.
او حتی به "جنگهای ستارهای" اصلی هم حمله کرد. این فرهنگ ضدگیک بود و ما از هر دقیقهاش لذت میبردیم.
اما "کلرکها III" هیچکدام از اینها را ندارد. اسمیت قبلاً به نقد فرهنگ عامه میپرداخت و حالا که خود بخشی از آن شده، فیلمنامههایش تأثیر خود را از دست دادهاند. درخشش کارهای اولیهاش به سرزمین فروشندگان رفته است.
اکنون احتمالاً بیشتر او را میبینید که بر سر یک فیلم بد "جنگهای ستارهای" در یک تبلیغ آشکار گریه میکند تا اینکه او را ببینید که درباره تعداد کارگران بیگناه ساختمانی که در دومین "مرگستاره" کشته شدند، شوخی کند.
و زمانی که نتوانست به نقد طرفداران بپردازد و بهطور بازیگوشانه به آنها طعنه بزند، و زمانی که از نقد فرهنگ عامه دست کشید و شروع به تبلیغ برای آن کرد، او بیاهمیت شد.
نیازی به تماشای "کلرکها III" نیست. همه آنچه که باعث شد دو فیلم اول... که بیشتر کارهای اولیهاش را بزرگ کرد، در این فیلم غایب است.
**پایانی شایسته برای یک فرانچایز که مدتی طول کشید تا توجه من را جلب کند.**
من خیلی از فیلم اول خوشم نیامد، همانطور که در متنی که برای آن نوشتم هم اشاره کردم. اما توانستم از دنباله لذت ببرم و اگرچه این فیلم به خوبی آن نیست، اما در نهایت توانسته پایان مناسبی برای سهگانه ارائه دهد: دانته و رندال به اداره فروشگاهشان ادامه میدهند و هر دو از بیماریهای قلبی رنج میبرند که نتیجه عادات بد زندگیشان است. پس از بهبودی از مشکل قلبی، رندال تصمیم میگیرد یک فیلم خودزندگینامهای بر اساس تجربیات حرفهایش بسازد.
این فیلم بهطور خاص برای طرفداران "کلرکها" طراحی شده است. هیچ نگرانی برای جذب مخاطبان جدید یا راضی کردن عموم وجود ندارد؛ از همان ابتدا احساس میشود که این فیلم برای بستن یک کار بزرگتر طراحی شده، نه برای ادامه آن. بزرگترین نشانه این موضوع، حضور مداوم تمهای متافیزیکی مانند بیماری، دین، مرگ و آنچه پس از آن اتفاق میافتد، است. شخصیتها همان شخصیتهای همیشگی هستند و فیلم حتی دارای چند حضور ویژه است (همانطور که در فیلمهای قبلی معمول بود) و در آنچه میگویند یا انجام میدهند، چیز شگفتانگیزی وجود ندارد.
تیم بازیگری همانند قبل باقی مانده است، با برایان اوهالوران و جف اندرسون که با کار برجسته و بسیار خوبی همهچیز را تحت کنترل دارند. در کنار آنها، جیسون میوز و کوین اسمیت هستند که در خندهدارترین صحنهها نقش مهمی دارند. و اگرچه روزاریو داوسون استعداد خوبی در کمدی دارد، شخصیت او در اینجا به جنبهای بسیار دراماتیک و عمیقتر تبدیل میشود که به فیلم احساس بیشتری میبخشد.
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
کاربران دارای اشتراک از سرورهای پرسرعت و با کیفیت بهرهمند میشوند.
دیدگاه های کاربران