🎬 Frankenstein (2025)
⚡👁️ بازگشت هیولای افسانهای در روایتی تازه و احساسی از دل تاریکی! داستانی از خالق و مخلوق، عشق و انتقام، با بازی درخشان اسکار آیزاک و جیکوب الوردی.
🍅 Rotten Tomatoes: 85%
⭐ Metacritic: 78/100
19 ساعت قبل
🎬 Tron: Ares (2025)
💫⚡ هوش مصنوعی از دنیای دیجیتال پا به زمین میگذارد! نبردی خیرهکننده میان انسان و ماشین در دنیایی نئونی و پر از راز! 🤖🔥✨
2 روز قبل
💞 قسمت ۳۶ از فصل ۱ سریال چینی Love in Pavilion اضافه شد!
رازها فاش میشن، عشق و انتقام روبهروی هم قرار میگیرن...
🎬 همین حالا تماشا کنید در بلبلجان – بزرگترین آرشیو فیلم و سریال بدون سانسور ایران.
3 روز قبل
📺 قسمت 6 از فصل 1 سریال The Asset (Legenden) اضافه شد!
جاسوسی، خیانت و رازهایی که مرز میان حقیقت و دروغ را محو میکند...
🎬 همین حالا تماشا کنید در بلبلجان – بزرگترین آرشیو فیلم و سریال بدون سانسور ایران.
این فیلم را واقعاً نمیدانم چرا دوست داشتم. واقعاً احمقانه است، خیلی احمقانه. لهجههای بد زیادی از بازیگران نیوزلندی وجود دارد و حرکات بدلکاری به شدت خندهدار هستند. اما به طریقی، این فیلم دارای سبک بصری و خلاقیتی است که گاهی آن را فراتر از جایگاه فیلمهای B Movie و افتخارآمیزش میبرد. من بسیار انتخابی خواهم بود در مورد اینکه به چه کسی آن را...
این فیلم را واقعاً نمیدانم چرا دوست داشتم. واقعاً احمقانه است، خیلی احمقانه. لهجههای بد زیادی از بازیگران نیوزلندی وجود دارد و حرکات بدلکاری به شدت خندهدار هستند. اما به طریقی، این فیلم دارای سبک بصری و خلاقیتی است که گاهی آن را فراتر از جایگاه فیلمهای B Movie و افتخارآمیزش میبرد. من بسیار انتخابی خواهم بود در مورد اینکه به چه کسی آن را توصیه کنم. واقعاً از تماشای آن لذت بردم و با خنده به احمقانه بودنش سرم را تکان میدادم و قطعاً دوباره آن را خواهم دید.
شاید مشکل واقعی این باشد که، همانطور که در فیلمهایی مانند «ویکتور فرانکنشتاین»، «آمریکایی فوقالعاده» و «برایت» دیدهایم، مکس لندیس نویسندهی چندان خوبی نیست. او یک بار گفت: «من فیلمنامهها را طوری مینویسم که خیلیها بازی «انگری بردز» میکنند.» همانطور که میتوانید تصور کنید، همهی آن فیلمنامهها نیاز به فیلم شدن ندارند. در عین حال، روزان لیان به چالش فیلم جنگیاش در یک مکان میپردازد و تکهای از زبالههای هوایی را به طرز ناخوشایندی تنگ و محبوس میکند و قسمتهای دیوانهوار اکشن را با کمترین محدودیت به نمایش میگذارد. «سایه در ابر» یک آشفتگی کامل است، اما همچنین یک معجزه کوچک است که اینقدر سرگرمکننده است.
چلوئی گریس مورتز (گرتا) را یکی از بهترین بازیگران نسل خود میدانم. اگر او در دههی آینده حداقل نامزدی اسکار نگیرد، واقعاً شگفتزده میشوم. هرچند درست است که انتخابهای او همیشه به فیلمهای خوبی منجر نمیشود، او به ندرت مقصر است وقتی چیزها خوب پیش نمیروند. در فیلم روزان لیان، او بدون شک چسبی است که همه چیز را کنار هم نگه میدارد. مورتز به طرز بینظیری با وضعیتی نزدیک به یک فیلم تکنفره کنار میآید - او واقعاً در یک برجک کوچک گیر افتاده است - و دامنهی احساسی فوقالعادهای را نشان میدهد.
در بیشتر مدت زمان فیلم، بینندگان در یک فضای تنگ قرار دارند و میبینند که شخصیت اصلی از طریق رادیو با دیگر اعضای خدمه که به شدت مردان جنسیتزده و آزاردهندهای هستند، ارتباط برقرار میکند. در حالی که من هدف پشت این نوع شخصیت را درک میکنم، این موضوع آنقدر واضح میشود که تقریباً کارگردان و همنویسندهاش، مکس لندیس، به نظر میرسد هیچ نوع دیگری از نظامیان را ملاقات نکردهاند. روایت ایدههای متمایز زیادی را در بر دارد که از یک فیلم هیولایی به درام جنگی میرسد و تعادل آنها در همهجا پراکنده است، دقیقاً مانند موسیقی متن فیلم.
زمانی که رمز و راز حول بستهاش فاش میشود و صحنههای اکشن به صحنه اصلی میرسند، داستان به شدت به سمت احمقانه میجهد. از یکی از خندهدارترین استفادهها از انفجار یک هواپیما تا غیرقابلباور بودن همهچیز که در بخش سوم اتفاق میافتد، سخت است که مغز خود را خاموش کنیم در حالی که فیلم تا آن نقطه بیشتر به نمایش واقعگرایانه اینکه یک زن منزوی در نیروی هوایی چگونه است، میپرداخت تا یک فیلم علمی تخیلی/هیولایی/اکشن محض.
با وجود همه اینها، نمیتوانم از ارزش سرگرمکنندگی و بازی فوقالعاده بازیگر اصلی چشمپوشی کنم.
امتیاز: B-
فیلم خوبی است، دوباره خواهم دید و توصیه میکنم.
گاهی اوقات واقعاً خوب است که با انتظارات بسیار پایین به یک فیلم بروید و من قطعاً با این فکر وارد شدم که این فیلم خستهکننده خواهد بود. این یک فیلم پیکنیک در جنگ جهانی دوم است، اما واقعاً بسیار فراتر از آن است.
واقعاً به نظر میرسد که این مجموعهای از داستانها است که به طرز فوقالعادهای به هم دوخته شدهاند. این داستانگویی مدولار است و در حالی که این یک روندی است که در اوایل دهه ۲۰۲۰ مشاهده کردهام، این فیلم فراتر از آن است. تقریباً یک فیلم ۵ قسمتی است، اما هر قسمت دارای سه فصل مجزاست. نویسندگان در این زمینه به خوبی عمل کردهاند تا هم قدرت و هم جذابیت را ایجاد کنند.
این فقط یک داستان جنگ جهانی دوم نیست (هرچند که زمینهاش این است)، فقط داستان یک زن نیست، فقط داستان قهرمان در برابر شر نیست، فقط یک داستان اسارت/انزوا نیست، فقط داستان جنگ نیست: واقعاً همه اینها و بیشتر با برخی از سینماتوگرافی عالی برای تقویت همه چیز در طول فیلم است.
این قطعاً ارزش تماشا دارد و نگذارید هیچ جنبهای از «شنیدم که این یک فیلم x است» شما را متوقف کند.
اینجا چیزی برای همه وجود دارد و همهاش خوب است.
این ممکن است یکی از سرگرمکنندهترین چیزهایی باشد که تا به حال دیدهام. واقعاً چیزهای فوقالعادهای است.
«سایه در ابر» دیوانهوار است، من واقعاً از تماشای آن لذت بردم. هیچ ایدهای در اتاق نویسندگان رد نشده است، این مسلم است! خوشحالم که میبینم این فیلم به شدت مورد انتقاد قرار نگرفته است؛ حداقل نه به سطحی که انتظار داشتم. این کاملاً دیوانهوار است و من تماماً طرفدار آن هستم، مقدار جنون که در کمتر از ۸۰ دقیقه جا دادهاند دیوانهکننده است؛ جلوههای ویژه - به جز نبرد پایانی که کمی ضعیف بود، درست است - برای یک تولید به این اعتبار، عالی است.
چلوئی گریس مورتز واقعاً عملکردی عالی ارائه میدهد، به راحتی بهترین عملکردی که من تا به حال دیدهام. بقیه بازیگران نیز به خوبی نقشهای خود را ایفا میکنند و ارتباطات رادیویی به خوبی برای بخشهای بزرگی از خدمهای که پشت مورتز هستند، استفاده شده است. فکر میکردم در ابتدا به خاطر دیالوگهای طولانی خستهکننده خواهد بود، اما هرگز اینطور نبود.
این فیلم ارزش زیادی برای تماشا دارد، بدون شک دوباره آن را خواهم دید. این واقعاً هیچ منطقی ندارد، هرگز، اما ممکن است بهترین فیلم «مغزتان را خاموش کنید» باشد. نه شوخی. این به طرز بیپروایی احمقانه است و من تا حدی آن را دوست دارم؛ شما نمیتوانید اصالت آن را انکار کنید!
امیدهای زیادی برای این فیلم داشتم - از پیشزمینهاش خوشم آمده بود. یک پرواز بمبافکن در جنگ جهانی دوم «ماود» (چلوئی گریس مورتز) را در برجک پایین سلاح مخفی کرده است. او یک بارگانی مخفی دارد - اما آن چه میتواند باشد...؟ در حین سفر، برخی از خدمه احمق شروع به مشکوک شدن به او و بستهاش میکنند و وقتی شروع به دیدن چیزهایی میکنند؛ وقتی اوضاع با هواپیما کمی به هم میریزد - خدمه باید خود را برای یک سورپرایز بزرگ آماده کنند! متاسفانه، این اجرا به حدی که باید نیست. بازیگری ضعیف است، جلوههای ویژه به طور مستقیم از یک قسمت «استارگیت» و موسیقی متن به شدت سعی میکند کمبود تهدیدی که توسط هیچیک از بازیگران یا کارگردان ایجاد میشود را جبران کند. داستان به مسائل روابط خدمه گرفتار میشود، که هرگز با یک فیلم ماجراجویانه خوب نیست و پایان آن به سادگی احمقانه است. متاسفم - من عاشق علمی تخیلیام، اما این واقعاً ناامیدکننده است.
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
کاربران دارای اشتراک از سرورهای پرسرعت و با کیفیت بهرهمند میشوند.
چرت ترین فیلمی که تا بحال دیدم. اصلا ارزش دانلود نداره