🎬 Frankenstein (2025)
⚡👁️ بازگشت هیولای افسانهای در روایتی تازه و احساسی از دل تاریکی! داستانی از خالق و مخلوق، عشق و انتقام، با بازی درخشان اسکار آیزاک و جیکوب الوردی.
🍅 Rotten Tomatoes: 85%
⭐ Metacritic: 78/100
16 ساعت قبل
🎬 Tron: Ares (2025)
💫⚡ هوش مصنوعی از دنیای دیجیتال پا به زمین میگذارد! نبردی خیرهکننده میان انسان و ماشین در دنیایی نئونی و پر از راز! 🤖🔥✨
2 روز قبل
💞 قسمت ۳۶ از فصل ۱ سریال چینی Love in Pavilion اضافه شد!
رازها فاش میشن، عشق و انتقام روبهروی هم قرار میگیرن...
🎬 همین حالا تماشا کنید در بلبلجان – بزرگترین آرشیو فیلم و سریال بدون سانسور ایران.
3 روز قبل
📺 قسمت 6 از فصل 1 سریال The Asset (Legenden) اضافه شد!
جاسوسی، خیانت و رازهایی که مرز میان حقیقت و دروغ را محو میکند...
🎬 همین حالا تماشا کنید در بلبلجان – بزرگترین آرشیو فیلم و سریال بدون سانسور ایران.
فران که دوست دارد به مردن فکر کند، پسر جدید را در محل کار می خنداند، که منجر به قرار ملاقات و موارد دیگر می شود. اکنون تنها چیزی که سر راه آنها قرار دارد خود فران است.
فران که دوست دارد به مردن فکر کند، پسر جدید را در محل کار می خنداند، که منجر به قرار ملاقات و موارد دیگر می شود. اکنون تنها چیزی که سر راه آنها قرار دارد خود فران است.
فیلم "گاهي فکر میکنم به مرگ" به موضوع اضطراب اجتماعی و تنهایی به شیوهای عمدتاً خستهکننده اما جذاب میپردازد. تصویربرداری ماندگار، موسیقی جوی و بازی فوقالعاده دیزی ریدلی به خوبی این عناصر را به هم متصل میکند، اما داستان تکراری و بیحادثه آن ممکن است برای همه جذاب نباشد.
من واقعاً از "گاهي فکر میکنم به مرگ" لذت بردم، اثر رچل لمبرت که داستانی ملایم و...
فیلم "گاهي فکر میکنم به مرگ" به موضوع اضطراب اجتماعی و تنهایی به شیوهای عمدتاً خستهکننده اما جذاب میپردازد. تصویربرداری ماندگار، موسیقی جوی و بازی فوقالعاده دیزی ریدلی به خوبی این عناصر را به هم متصل میکند، اما داستان تکراری و بیحادثه آن ممکن است برای همه جذاب نباشد.
من واقعاً از "گاهي فکر میکنم به مرگ" لذت بردم، اثر رچل لمبرت که داستانی ملایم و احساسی درباره زنی اجتماعیدچار به نام فران (با بازی دیزی ریدلی) است که تمایل به ارتباط انسانی دارد اما این تمایل برآورده نشده است. ریتم آرام و داستانگویی سنجیده ممکن است برای بعضی بینندگان چالشبرانگیز باشد، اما این فیلم کوچک که به نظر میرسد درباره هیچ است، در واقع عمق زیادی دارد و درک خوبی از احساس رنج ناشی از اضطراب اجتماعی شدید ارائه میدهد.
فران در یک شهر کوچک و ساحلی در اورگن زندگی میکند و بیشتر زمانش را تنها سپری میکند و اغلب درباره مرگ خیالپردازی میکند. او در یک دفتر بیروح کار میکند و به آرامی همکاران اجتماعیترش را که مشغول صحبت با یکدیگر هستند زیر نظر میگیرد. او خود را "خیلی جالب" نمیداند و شخصیتش معمولاً به عنوان بیتفاوت تلقی میشود. او دوستانی ندارد و بیشتر به خودش مشغول است. او از شروع دوستی با رابرت (با بازی دیو مرهجه) که به تازگی به شرکت آمده میترسد، اما چیزی در او وجود دارد که ممکن است رابرت را به اولین فردی تبدیل کند که واقعاً اجازه میدهد او را بشناسد.
در حالی که داستان چندان پرحادثه نیست، لمبرت توانسته فیلمش را جذاب نگه دارد. سبک داستانگویی او بسیار دقیق است و به لحن تلخ فیلم گرما میبخشد. هیچ چیزی تحمیلی به نظر نمیرسد. او تصویری غمانگیز از انسانیت ترسیم میکند، اما این کار را با شوخطبعی، استایل و جذابیت انجام میدهد. فیلم به خوبی از بازیگرانش استفاده کرده است و ریدلی به طور کامل احساسات فران را به تصویر میکشد.
اگرچه ممکن است تماشای فیلمی که بر روی شخصیتی متمرکز است که از اضطراب اجتماعی شدید رنج میبرد، به نظر سخت بیاید، اما "گاهي فکر میکنم به مرگ" داستان ساده و خوبی دارد که به خوبی روایت میشود. این فیلم جذاب به طور زیبا نیاز به ارتباط انسانی را بیان میکند در حالی که نمیتواند از اندوه عذابآور خود رها شود.
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
کاربران دارای اشتراک از سرورهای پرسرعت و با کیفیت بهرهمند میشوند.
فیلمش روند آرومی داره ولی خب خیلی خوب و تامل برانگیز بود.شاید خیلیهامون درگیرش باشیم.
فیلم بهنوعی میتونه قصهی روزمرگی آدمهای اطرافمون هم باشه