بیوگرافی
ژان اپشتین (به فرانسوی: [ɛp.ʃtajn]; ۲۵ مارس ۱۸۹۷ – ۲ آوریل ۱۹۵۳) یک فیلمساز، نظریهپرداز فیلم، منتقد ادبی و رماننویس فرانسوی بود. اگرچه او امروز عمدتاً به خاطر اقتباسش از «سقوط خانهاش» ادگار آلن پو به یاد آورده میشود، اما او سه دهه فیلم کارگردانی کرد و از اوایل دهه...
ژان اپشتین (به فرانسوی: [ɛp.ʃtajn]; ۲۵ مارس ۱۸۹۷ – ۲ آوریل ۱۹۵۳) یک فیلمساز، نظریهپرداز فیلم، منتقد ادبی و رماننویس فرانسوی بود. اگرچه او امروز عمدتاً به خاطر اقتباسش از «سقوط خانهاش» ادگار آلن پو به یاد آورده میشود، اما او سه دهه فیلم کارگردانی کرد و از اوایل دهه ۱۹۲۰ تا اواخر دهه ۱۹۴۰ منتقد تأثیرگذاری در ادبیات و فیلم بود. او اغلب با سینمای امپرسیونیستی فرانسه و مفهوم فوتوژنی مرتبط است.
اپشتین در ورشو، پادشاهی لهستان (در آن زمان بخشی از امپراتوری روسیه) به دنیا آمد و پدرش یهودی فرانسوی و مادرش لهستانی بود. پس از مرگ پدرش در سال ۱۹۰۸، خانواده به سوئیس نقل مکان کردند و اپشتین تا آغاز تحصیل در دانشکده پزشکی دانشگاه لیون در فرانسه در آنجا ماند. در لیون، اپشتین به عنوان منشی و مترجم برای اوگوست لومیر، یکی از بنیانگذاران سینما، فعالیت کرد.
اپشتین در سال ۱۹۲۲ کارگردانی فیلمهای خود را با «پاستور» آغاز کرد و سپس «مهمانخانه قرمز» و «دل وفادار» (هر دو ۱۹۲۳) را کارگردانی کرد. کارگردان فیلم لوئیس بونل به عنوان دستیار کارگردان در «موپرات» (۱۹۲۶) و «سقوط خانهاش» (۱۹۲۸) به اپشتین کمک کرد. نقدهای اپشتین در مجله مدرنگرای «اسپریت نوو» منتشر شد. در حین ساخت «دل وفادار» اپشتین تصمیم گرفت داستان سادهای از عشق و خشونت را فیلمبرداری کند "تا اعتماد کسانی را که هنوز هم زیادند، به دست آورد، کسانی که معتقدند تنها ملودرامهای سطح پایین میتوانند عموم را جلب کنند" و همچنین به امید خلق "ملودرامی که بهطور کامل از تمام conventions معمولاً مربوط به این ژانر پاک باشد، بهقدری متین و ساده که به نجابت و برتری تراژدی نزدیک شود". او سناریو را در یک شب نوشت.
اپشتین تحت تأثیر «چرخ» ابِل گانس قرار داشت و در «دل وفادار» سعی کرد تکنیکهای ویرایش سریع و ریتمیک و همچنین استفاده نوآورانه از نزدیکنماها و همپوشانیهای تصاویر را به کار ببرد. این تکنیکها در نیمه اول فیلم به وضوح نمایان است: توالی افتتاحیهای که وضعیت ماری را در بار بندر از طریق مجموعهای از نزدیکنماهای صورت، دستان و میز و لیوانهایی که تمیز میکند، برقرار میکند؛ استفاده از تصاویر دریا و بندر، چه بهصورت برشخورده و چه همپوشانی، برای انتقال آرزوهای ژان و ماری؛ و مشهورترین توالی فیلم در نمایشگاه که در آن مجموعهای پیچیده از تصاویر به صورت ریتمیک تنش رابطه بین ماری و پتی پل را ترسیم میکند. صحنههای بعدی فیلم نسبتاً متعارفتر در تکنیکهای به کار رفته هستند و بیشتر به وضعیت و عمل وابستهاند تا به عکاسی و پردازش تصاویر. در دهه ۱۹۲۰، آثار اپشتین تأثیراتی از اکسپرسیونیسم آلمانی را نشان میدهند. اپشتین همچنین چندین مستند درباره برتانی ساخته است. «شانسون دآرمور» به عنوان نخستین فیلم برتانیزبان در تاریخ شناخته میشود. دو رمان او نیز در جزایر برتانی اتفاق میافتد: «طلای دریاها» در اوئسان و «راکتورها و پری» در سن.
اپشتین در سال ۱۹۵۳ به علت خونریزی مغزی درگذشت.
نمایش بیشتر