🎬 Frankenstein (2025)
⚡👁️ بازگشت هیولای افسانهای در روایتی تازه و احساسی از دل تاریکی! داستانی از خالق و مخلوق، عشق و انتقام، با بازی درخشان اسکار آیزاک و جیکوب الوردی.
🍅 Rotten Tomatoes: 85%
⭐ Metacritic: 78/100
11 ساعت قبل
🎬 Tron: Ares (2025)
💫⚡ هوش مصنوعی از دنیای دیجیتال پا به زمین میگذارد! نبردی خیرهکننده میان انسان و ماشین در دنیایی نئونی و پر از راز! 🤖🔥✨
2 روز قبل
💞 قسمت ۳۶ از فصل ۱ سریال چینی Love in Pavilion اضافه شد!
رازها فاش میشن، عشق و انتقام روبهروی هم قرار میگیرن...
🎬 همین حالا تماشا کنید در بلبلجان – بزرگترین آرشیو فیلم و سریال بدون سانسور ایران.
3 روز قبل
📺 قسمت 6 از فصل 1 سریال The Asset (Legenden) اضافه شد!
جاسوسی، خیانت و رازهایی که مرز میان حقیقت و دروغ را محو میکند...
🎬 همین حالا تماشا کنید در بلبلجان – بزرگترین آرشیو فیلم و سریال بدون سانسور ایران.
مردی (پلتولا) با قطار وارد هلسینکی می شود. اراذل و اوباش در آن جا به شدت کتکش می زنند و هر چه دارد می دزدند. او را به بیمارستان می برند و در آن جا او را مرده اعلام می کنند. کمی بعد مرد به خود می آید و به راه می افتد، اما تمامی خاطرات گذشته از ذهن او پاک شده اند...
مردی (پلتولا) با قطار وارد هلسینکی می شود. اراذل و اوباش در آن جا به شدت کتکش می زنند و هر چه دارد می دزدند. او را به بیمارستان می برند و در آن جا او را مرده اعلام می کنند. کمی بعد مرد به خود می آید و به راه می افتد، اما تمامی خاطرات گذشته از ذهن او پاک شده اند...
به نظر میرسد که "Major Barbara" (1941) با بازی وندی هیلر، از زمان آن به بعد، ارتش نجات به این اندازه در یک درام بهطور برجستهای نمایش داده نشده است. داستان آغاز میشود با ورود یک بازدیدکننده به هلسینکی (مارکو پلتولا) که بلافاصله توسط سه اوباش به شدت مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. او به سختی به ایستگاه راهآهن میرسد و در نهایت دستگاه...
به نظر میرسد که "Major Barbara" (1941) با بازی وندی هیلر، از زمان آن به بعد، ارتش نجات به این اندازه در یک درام بهطور برجستهای نمایش داده نشده است. داستان آغاز میشود با ورود یک بازدیدکننده به هلسینکی (مارکو پلتولا) که بلافاصله توسط سه اوباش به شدت مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. او به سختی به ایستگاه راهآهن میرسد و در نهایت دستگاه در بیمارستان اعلام میکند که او مرده است. اما او به این سادگیها نمیمیرد و به زودی در حال پرسهزنی با بانداژ و کفشهای متفاوتی به دنبال جایی برای اقامت است. او هیچ خاطرهای از گذشتهاش ندارد و فقط با تعدادی استخوان شکسته و کبودی مواجه است. همچنین هیچ پولی ندارد و در چرخهای معیوب گرفتار میشود: بدون شناسایی، بدون کمک. در این شرایط "ایرما" (کتی اوتینن) وارد داستان میشود. او برای این خیریه کار میکند و به وضعیت او ترحم میکند. او موفق میشود برای او لباسهایی تهیه کند و با کمک نگهبان امنیتی "آنتیلا" (ساکاری کووسمانن) جایی شبیه یک کانتینر ذخیرهسازی که به محل زندگی تبدیل شده پیدا کند. او شروع به بازسازی زندگیاش در یک شهر سخت و بیرحم میکند. رابطهاش با "ایرما" قویتر میشود و شاید او به سمت تغییرات مثبتی در زندگیاش پیش میرود؟ یک حادثه که توجه پلیس را به او جلب میکند، به او درجهای غیرمنتظره از تسکین برای زندگی گذشتهاش میدهد، اما آیا این کمک خواهد کرد؟ پلتولا در این نقش بسیار خوب عمل کرده و شخصیت مردی که در دنیای عجیب گم شده است، اما تحت تأثیر آن قرار نگرفته، به خوبی به تصویر کشیده شده است. بهخصوص زمانی که نشانهای از یک عاشقانه ملایم با شخصیت قوی "ایرما" که در نقش خیریهاش تجربیات زیادی را پشت سر گذاشته، وارد داستان میشود. شاید نباید اینطور باشد، اما من از پایانبندی داستان لذت بردم. این پایان به ما کمی امید و کمی انتقام را ارائه میدهد و در طول داستان لحظات کمدی تاریکی نیز وجود دارد.
نکته: برای تماشا با زیرنویس چسبیده لطفا از برنامههایی مثل MXPlayer استفاده بفرمایید تمامی عناوین دارای زیرنویس چسبیده سافت ساب میباشند.
کاربران دارای اشتراک از سرورهای پرسرعت و با کیفیت بهرهمند میشوند.
دیدگاه های کاربران